سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیباترین شعرهایم را برای تو می گویم ای سپیده تر از همه شعرهایم

صفحه خانگی پارسی یار درباره

خدا به داد مردا برسه

روزی ماشین یک آقاباماشین یک خانم تصادف سختی می کند.ماشین هابه شدت خسارت می بینندولی آقاوخانم هردوبه طرزمعجزه آسایی نجات پیدامی کنندبدون اینکه حتی یک خراش بردارند.خلاصه هردوازماشینهای داغان شده بیرون می آیند.خانم به آقامی گوید:-اوه چه جالب شما مردهستید!ببینیدچه به روزماشینامون اومده!همه چیزداغون شده ولی ماسالم هستیم این بایدنشونه ای ازطرف خداباشه که اینطوری باهم ملاقات کنیم وبا هم دوست بشیم!مردباهیجان پاسخ میده:-اوه…"بله کاملا"…باشماموافقم این بایدنشونه ای ازطرف خداباشه!بعدخانم ادامه میده ومیگه:-ببینیدیک معجزه دیگه!ماشین من کاملاداغون شده ولی این شیشه شراب سالم مونده. بهتره که به شکرانه سلامتی مون ازش بنوشیم!
و بعدخانم بالوندی بطری روبه آقامیده.آقاسرش روبه علامت تصدیق تکان میده ودرحالیکه زیرچشمی اندام خانم رودیدمی زنه درب بطری روبازمی کنه ونصف شیشه مشروب رومی نوشه وبطری روبرمی گردونه به خانم.
خانم باکمال خونسردی درب بطری رومی بنده و شیشه روبرمی گردونه به آقا.آقامی گه شمانمی نوشید؟!خانم بالبخندی پاسخ می دهد:-نه عزیزم،فکرمی کنم الان بهتره منتظرپلیس باشیم… !