سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیباترین شعرهایم را برای تو می گویم ای سپیده تر از همه شعرهایم

صفحه خانگی پارسی یار درباره

بهترین لحظات زندگی

some of the Best Moments in Life:
بهترین لحظات زندگی از نظر چارلی چاپلین ( با تشکر از خانوم رها ) :

· To fall in love.
عاشق شدن
· To laugh until it hurts your stomach.
انقدر بخندید که دلتون درد بگیره
· To find mails by the thousands when you return from a vacation.
بعد از اینکه از مسافرت برگشتید ببینید هزار تا ایمیل دارید
· To go for a vacation to some pretty place.
به یه جای خوشگل برید برای مسافرت
· To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقتون از رادیو گوش بدید
· To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب برید و به صدای بارش بارون گوش بدید
· To leave the! shower and find that the towel is warm.
از حموم که اومدید بیرون ببینید حو لتون گرمه !·  
To clear your last exam.
آخرین امتحانتون رو پاس کنید
· To receive a call from someone, you don"t see a lot, but you want to.
یه کسی که معمولا" زیاد نمیبینینش ولی دلتون می خواد ببینید بهتون تلفن کنه
· To find money in a pant that you haven"t used since last year .
توی یه شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی کردید پول پیدا کنید
· To laugh at yourself looking at mirror, making faces.:)))
برای خودتون تو آینه شکل در بیارید و بهش بخندید
· Calls at midnight that last for hours.:))
تلفن نیمه شب داشته باشید که ساعتها هم طول بکشه
· To laugh without a reason.
بدون دلیل بخندید
· To accidentally hear somebody say something good about you.
بطور تصادفی بشنوید که یه نفر داره از شما تعریف می کنه
· To wake up and realize it is still possible to sleep for a
couple of hours.
از خواب پاشید و ببینید که چند ساعت دیگه هم می تونید بخوابید
· To hear a song that makes you remember a special person.
آهنگی رو گوش کنید که شخص خاصی رو به یاد شما می یاره
· To be part of a team.
عضو یک تیم باشید
· To watch the sunset from the hill top.
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنید
· To make new friends.
دوستای جدید پیدا کنید
· To feel butterflies! in the stomach every time that you see
that person.
وقتی "اونو" میبینید دلتون هری بریزه پایین !
· To pass time with your best friends.
لحظات خوبی رو با دوستانتون سپری کنید
· To see people that you like, feeling happy.
کسانی رو که دوستشون دارید رو خوشحال ببینید
To use a sweater of the person that you like and find that it still
smells of their perfume.
پلیورش رو بپوشید و ببینید هنوزم بوی عطرش رو میده
See an old friend again and to feel that the things have not changed.
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و ببینید که فرقی نکرده
To take an evening walk along the beach.
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنید
To have somebody tell you that he/she loves you.
یکی رو داشته باشید که بدونید دوستتون داره
To laugh .......laugh........and laugh ...... remembering stupid
things done with stupid friends.
یادتون بیاد که دوستای احمقتون چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندید و
بخندید و ....... بازم بخندید
These are the best moments of life....
اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند
Let us learn to cherish them.
قدرشون رو بدونیم
"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک مشکل نیست که حلش کرد بلکه یه هدیه است که باید ازش لذت برد


تست ازدواج ویژه دختر و پسر مجرد

در بین ما افرادی وجود دارند که مجردند و ترجیح می دهند هر چه زودتر تشکیل خانواده بدهند، اما در این بین هستند اشخاصی که ترجیح می دهند همچنان مجرد بمانند و یا دیر تر ازدواج کنند. باید اشاره داشت در بیشتر افرادی که تشکیل خانواده می دهند میل به ازدواج احساس می شود، یعنی زمانی که این احساس در آنها به وجود آمد تشکیل خانواده می دهند… حال شاید شما بپرسید، این نیاز را چگونه باید در وجود خودمان بشناسیم تا ازدواج کنیم… آیا اصلاً چنین احساسی در ما به وجود می آید یا نه؟ تست های زیر را پاسخ دهید تا متوجه شوید که در وجودتان چنین میلی دارید یا خیر؟
?- آیا زمانی که مادر و پدری را به همراه فرزند کوچکشان می بینید، غبطه می خورید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

?- آیا زمانی که یک زوج جوان را در حال خنده می بینید، افسوس می خورید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

?-آیا همچون گذشته از اوقات تنهایی تان لذت می برید؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

?- زمانی که در جمع دوستان متاهل هستید،به خود می گویید که ای کاش من هم متاهل بودم؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

?-آیا شده که تا به حال حضور شخصی از جنس مخالف، شما را دگرگون کند؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

?- آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که تنهایی دیگر بس است؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

?-آیا تا کنون برایتان پیش آمده که شادی تان را بخواهید به کسی از جنس مخالف، انتقال دهید؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

?- آیا شما موسیقی های آرام گوش می دهید؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

?- آیا شده زمانی که پشت ویترین یک فروشگاه هستید، احساستان به شما بگوید برای کسی هدیه ای بخرید؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

??- آیا رنگ زندگی برای شما تغییر کرده است؟ امیدواریم که حضور شخصی زندگی تان را دگرگون کند.

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

??- آیا شده در چند ماه اخیر، لبخند فردی، امید را در دلتان زنده کند و نگاه شما به زندگی تغییر کند؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

??- زمانی که پدر مادرتان می گویند، دیگر زمان ازدواج فرا رسیده است، اخم نمی کنید؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

??- آیا به تازگی در خیالتان مراسم خواستگاری را مرور می کنید؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

??- آیا اخیرا برایتان پیش آمده عاشق کسی شده باشید، اما حجب و حیا اجازه ندهد، آن را با او در میان بگذارید؟

الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات نتیجه:

اگر از ?? پرسش بالا به ده گزینه پاسخ بلی داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج در وجودتان احساس شده است.

اگر به ده گزینه پاسخ خیر داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج هنوز در وجودتان احساس نشده است .

اگر به هفت گزینه پاسخ گاهی اوقات داده اید به این معنی است که هنوز سر در گم هستید و نمی دانید که باید ازدواج کنید یا نه، همچنان مجرد بمانید.


وفاداری پسر به مادر

گفتنش آسان است اما خودم که می‌دانم چه قدر رنج کشیده است. چه شب‌ها که در کنار ناله‌های من شب‌زنده‌داری کرده و پرستار بی‌منت و همیشه بیدار بوده است. هر وقت دلم تنگ شده برایم حافظ خوانده، هر وقت درد داشتم دست نوازشگرش مرهمم بوده و مرا دلداری داده است. آرزو دارم یک روز بتوانم از جایم بلند شوم و گوشه‌ای از زحمت‌هایش را جبران کنم. مثل پروانه دور من سوخته و…
فرهیختگان: «به بهشت نمی‌روم اگر تو آنجا نباشی مادر.» وارد اتاق که شدم تابلویی با این عنوان، روی سر مادر بیمار دیدم. می‌گفت بهترین کادویی بود که به مناسبت روز مادر از پسرکوچکش گرفته بود.

«ماه‌سلطان تیموری» که درغرب تهران زندگی می‌کرد 11 سال بود زمینگیر شده و طی این مدت شاید یک شب هم راحت نخوابیده بود. می‌گفت: یک عارضه نخاعی، قدرت حرکت دست و پایم را گرفت و زمینگیر شدم. تاکنون دوبار زیر تیغ جراحان رفته‌ام اما انگار زندگی نمی‌خواهد روی خوشش را به من نشان دهد. شوهرم «رحمت‌الله دهقان» کارگر شرکت «اتمسفر» بود و 20 سال پیش در جاده مخصوص کرج، قربانی یک تصادف دلخراش شد.

 

با مرگ شوهرم خیلی تنها شدم و روزهای خیلی سختی را پشت سر گذاشتم. البته وجود سه پسر و دو دخترم، مرا به آینده امیدوار می‌کرد و پس از اینکه توان حرکت را از دست دادم پسر کوچکم «تیمور» جوانی و زندگی‌اش را به پای من گذاشت.

شاید باورتان نشود در روزگاری که بسیاری از فرزندان، پدر و مادر پیرشان را به باد فراموشی می‌سپارند یا روانه خانه سالمندان می‌کنند، «تیمور» برای من غذا پخت، لباس‌هایم را شست، رفیقم شد و در یک جمله، یار غار و باوفای من بود.

البته بارها به او گفتم اینقدر عمرت را به پای من نسوزان اما این پسر، مثل یک فرشته، عشق را در حق مادرش به تمام معنا تمام کرد. این پسر فداکار، الگویی تمام‌عیار در نیکی به پدر و مادر است.

در طول این مدت فقط یک بار، آن هم برای سه روز از من دور شد. «تیمور» پنج سال پیش ازدواج کرد اما برای اینکه مرا تنها نگذارد چند موقعیت خوب شغلی را از دست داد و حالا در مغازه خدمات کامپیوتری که کنار خانه‌مان قرار دارد هزینه زندگی را تامین می‌کند. در طول این 11 سال حتی یک بار ندیدم و نشنیدم که گله کند. گفتنش آسان است اما خودم که می‌دانم چه قدر رنج کشیده است. چه شب‌ها که در کنار ناله‌های من شب‌زنده‌داری کرده و پرستار بی‌منت و همیشه بیدار بوده است. هر وقت دلم تنگ شده برایم حافظ خوانده، هر وقت درد داشتم دست نوازشگرش مرهمم بوده و مرا دلداری داده است. آرزو دارم یک روز بتوانم از جایم بلند شوم و گوشه‌ای از زحمت‌هایش را جبران کنم. مثل پروانه دور من سوخته و…

گریه امان نداد تا مادر بیمار بیش از این سخن بگوید. در آن روز تابستانی از «تیمور» که جوان شایسته «سرخ حصار» لقب گرفته پرسیدم: خسته نشدی پسر؟ 11 سال شب‌زنده‌داری و خدمت تمام وقت به مادر بیمار، کار آسانی نیست. پاسخ داد: وقتی عشقت، زندگیت و عمرت، مادرت است دیگر خستگی معنا ندارد. من از انجام وظیفه و خدمت به مادرم لذت می‌برم «تو گر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس، لذت نخوانی» این شعر را پدرم به من آموخت.

دیروز در کوچه باد می‌آمد، در باد غم می‌آمد، در غم بغض می‌آمد و در بغض اشک می‌آمد که خبر آوردند «ماه سلطان» رفت. رفت پیش خدا و تمام شد11 سال شب‌زنده‌داری پسر فداکار برای مادر بیمار.


ترجمه فارسی زیارت عاشورا


بسم الله الرحمن الرحیم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند


رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا
رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى

بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ
فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه

سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ
بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کندو فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام

الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ
کشته گانت نگرفتى سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب

مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ
من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز اى ابا عبداللّه

لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى
براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر

جَمیعِ اَهْلِ الاِْسْلامِ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى
همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر

جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ
همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى

عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ
را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از

مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَلَعَنَ اللَّهُ
آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند

الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ
آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما

وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیاَّئِهِم یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ
از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم

سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ
با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت و خدا لعنت کند خاندان زیاد

وَآلَ مَرْوانَ وَلَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَلَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَلَعَنَ
و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را و

اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَلَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ
خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند

وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ
و به راه افتادند براى پیکار با تو پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از

الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ
آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام

مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى
یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله خدایا قرار ده مرا

عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ یا اَبا
نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت اى ابا

عَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَاِلى رَسُولِهِ وَاِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ
عبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤ منین و فاطمه

وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَبِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ
و حسن و شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و

نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ
جنگ با تو را برپا کرد و به بیزارى جستن از کسى که شالوده ستم و ظلم

عَلَیْکُمْ وَاَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَبَنى
بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد

عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَعلى اَشْیاعِکُمْ بَرِئْتُ
بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما بیزارى جویم

اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ
بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرب جویم بسوى خدا سپس بشما بوسیله دوستیتان و دوستى

وَلِیِّکُمْ وَبِالْبَر آئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَبِالْبَرآئَةِ
دوستان شماو به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بیزارى

مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ

از یاران و پیروانشان من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما

حارَبَکُمْ وَوَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى
در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد و درخواست کنم از خدائى که

اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِکُمْ وَرَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ
مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از دشمنانتان را

اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ
به اینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام

صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ
راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنیا و آخرت و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما

عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَاِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ]
در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى [به حق ]

مِنْکُمْ وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى
که از شما (خاندان ) است و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید که عطا کند

بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَها
به من بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یک مصیبت زده از مصیبتى که دیده براستى چه

وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ اَللّهُمَّ
مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا

اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ
چنانم کن در اینجا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمَماتى مَماتَ
خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَابْنُ آکِلَةِ
محمد و آل محمد خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آنرا بنى امیه و پسر آن زن

الاَْکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (که لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او

وَآلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
و آلش باد در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ
خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر

اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ
ایشان باد از جانب تو براى همیشه و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان

الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ
حضرت حسین صلوات اللّه علیه را خدایا پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود

[الاَْلیمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَاالْیَوْمِ وَفى مَوْقِفى هذا
و عذاب دردناک را خدایا من تقرب جویم بسوى تو در این روز و در این جائى که هستم

وَاَیّامِ حَیوتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَآلِ
و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان

نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ پس مى گوئى صد مرتبه : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ
پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد خدایا لعنت کن نخستین

ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اَللّهُمَّ
ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم پیروى کرد خدایا

الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ
لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند

عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً پس مى گوئى صد مرتبه : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را سلام بر تو اى

اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ
ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد

[اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى

همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار

لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى
زیارت من از شما سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر

اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ پس مى گوئى : اَللّهُمَّ خُصَّ
فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین خدایا مخصوص گردان

اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ
نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را

اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ
خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را

وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ اِلى
و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا

یَوْمِ الْقِیمَةِ پس به سجده مى روى ومى گوئى : اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ
روز قیامت خدایا مخصوص تو است ستایش

الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللّهُمَّ
سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم خدایا

ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ
روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت ) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت

مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْه ِالسَّلامُ
با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانکه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام

التماس دعا