سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیباترین شعرهایم را برای تو می گویم ای سپیده تر از همه شعرهایم

صفحه خانگی پارسی یار درباره

من ذهنم مشغوله

سلام سلام...اولش بگم که عکسی که بالا گذاشتم به نوشته هام ارتباطی نداره همینجوری خوشم اومد گذاشتم...خوبین؟......این چند وقت اخیر یه سری اتفاقهای عجیب و غریب تو زندگیم افتاده که خیلی ذهنمو مشغول به خودش کرده.....مثلا یادتونه چند وقت پیش با همکارام رفته بودم سینما....یکی از همکارام هم که حدود 27 سال سن داره و با ما اومد سینما برای اولین بار بود که میاد سینما....البته بین خودمون بمونه دوستم اطراف شهر زندگی میکنه وفکر نکنم وضع مالی خوبی داشته باشن.....اتفاق دوم که برام جالب بود این بود که تو این 2 هفته کاری که از سال 90 گذشته من 2 بار سر کارم جریمه شدم و حالا باید 2 تا جعبه شیرینی بیارم این هفته که توش هستیم هفته سوم هست ...خدا به خیر کنه امیدوارم تا سه نشه بازی نشه این بار اتفاق نیفته.......اتفاق جالب بعدی این بود که ما میخواستیم تو یه محله خونه بخریم ولی اکثر اطرافیان ما رو پشیمون کردن گفتن قیمت خونه میاد پایین حالا بعد از 3 ماه فهمیدیم یه پروژه خیلی بزرگ اقتصادی دقیقا تو همون محله ای که ما میخواستیم خونه بخریم اجرا شده و قیمت خونه های اون محله چند میلیون گرون شده جالب اینکه قیمت همه خونه های شهر ثابت مونده به غیر از همون محله .......اتفاق بعدی این بود که فهمیدم خیلی خوشبختم....تو یه مجله خوندم که یه مادر که شوهر معتاد داشته و الان از شوهرش جدا شده به سختی داره 2 تا بچشو بزرگ میکنه و به شدت با فقر درگیر هستند....اون مادر بیماری سرطان داره و شبها به بچه هاش سیب زمینی میده....قسمت جالب ماجرا اینجا هست که اون مادر تو مصاحبه ای که با اون مجله داشته گفته که با وجود این همه مشکلاتی که داره همیشه جلوی 2تا بچه هاش میخنده و با چیزهای خیلی ساده با اونها بازی میکنه و نمیذاره با گریه و ناراحتی بزرگ بشن...........ببخشید اگه ناراحتتون کردم .....دوست دارم آخر نوشتم یه مناجات زیبا براتون بذارم به امید اینکه خوشتون بیاد.....علی یارتون

 


خدایا...

پروردگارا...کمکم کن، کمکم کن که بتوانم پنچره ی دلم را رو

به حقیقت بگشایم...

خدایا...

یاریم کن که مرغ خسته دلم راکه دیری است دراین قفس زندانی

است، درآسمان آبی عشق تو پرواز دهم...

خدایا..

پروردگارا...یاریم کن که شوق پروازراهمیشه درخود زنده نگه دارم .....

خدایا...

توخود می دانی که بدترین درد برای یک انسان دورماندن ازحقیقت خویشتن

و رها شدن درگرداب فراموشی وسر درگمی است...

پس توای کردگار بی همتا مرا یاری کن که به حقیقت انسان بودن پی ببرم

تابتوانم روز به روز به تو که سر چشمه تمام حقیقت هایی نزدیک ونزدیکتر

شوم....

خدایا، مرا فرصتی ده تاپاک بودن راتجربه کنم وبتوانم حتی برای یک لحظه

آنچه باشم که تومی خواهی.