سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیباترین شعرهایم را برای تو می گویم ای سپیده تر از همه شعرهایم

صفحه خانگی پارسی یار درباره

کشف سیاره \ایران\

به ما هشدار می دادند که هواپیماهای ایرانی به بخش مردان و زنان تقسیم می شود و به محض وارد شدن به هواپیما شما مجبور خواهید شد... یا در ایران گرفتن دست همدیگر و همچنین ابراز احساسات به هر شکل ممنوع است/ من همچنان در یک شوک فرهنگی هستم، زیرا بیشتر چیزهایی که من با چشم خودم دیدم، هیچ مطابقتی با تصورات پیشین من نداشت.

خانم «ویکتوریا یاسنوپولسکایا»، سردبیر روزنامه «پراودا»، چاپ اوکراین در سفری به ایران، برداشت های خود را از عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، پیشرفت های متنوع جمهوری اسلامی بدون پیش داوری با نام «کشف سیاره جدید به نام ایران» به رشته تحریر و توصیف درآورده است.


به گزارش «تابناک»، این گزارش، مستندات مستقل و بی طرفانه ای را از واقعیت های ایران به جهانیان ارایه می دهد و این حقیقت را آشکار می سازد که ایران امروز بدون عینک های پیش داورانه چه راهی را گذرانده و ادامه می دهد و سیاه نمایی های انجام گرفته نسبت به مخدوش ساختن جمهوری اسلامی ایران، بی ارزش است.

در گزارش «یاسنوپولسکایا» آمده است:

در واقع، نام این کشور یعنی «ایران»، تنها در قرن بیستم به وجود آمده و پیش از آن و در قرن ها، ایران را «پرشیا» می نامیدند. به کسانی که به تاریخ باستان آشنایی حداقلی دارند، نباید توضیح داد که ایران در آن زمان ها چه نقش مهمی در خاور نزدیک داشته است. سطح پیشرفت تمدن ایران باستان، همسان سطح پیشرفت یونان باستان است. شهرهای بزرگ ایران زمین را هیچ دیواری دربر نمی گرفته است، چون به باور ایرانیان، ایران دشمن لایق و قابل توجهی برای جنگیدن نداشته است؛ افزون بر این که بسیاری از متخصصین الهیات بر این باورند، دین زرتشت که در ایران به وجود آمد، سرچشمه الهی داشته و پیش زمینه ای برای ادیان دیگر بوده است.

پیش از هر چیز، باید گفت، تصور اینکه ایران کشوری از سر تا پا سیاسی است و مردم این کشور، تنها مشغول تظاهرات همراه با خشونت هستند، کاملا اشتباه است. در واقع آن گزارش هایی که رسانه های غربی از محل برگزاری تظاهرات تهیه می کنند، فیلمبرداری های محدود است؛ اما معمولا پس از نماز جمعه، همواره و دست کم چند صد نظر خود درباره آخرین رخدادهای دنیا را ابراز کنند.

در عین حال، تهران با پانزده میلیون نفر جمعیت، روال عادی زندگی آرام خود را پشت سر می گذراد.

پیش از وقوع انقلاب اسلامی، دولت ایران کاملا طرفدار غرب بود و در آن زمان رفتن به محل نمایش، خوردن مشروبات الکلی و پوشیدن مینی ژوپ مجاز بود، ولی هم اکنون همه این چیزها ممنوع است. در اماکن عمومی ایران، همانند دیگر دولت های اسلامی که مقررات و موازین مشخص و لازم الاجرا را رعایت می کنند، زنان و مردان جاهای جداگانه ای برای خودشان دارند؛ برای نمونه، در اتوبوس های ایران، زنان در بخش عقب و مردان در بخش جلویی اتوبوس می نشینند.

ولی باز هم قوانین جمهوری اسلامی ایران به سخت گیری قوانین برخی کشورهای عربی نیست. زنان در ایران با اینکه حجاب خودشان را رعایت می کنند، صورت خود را با نقاب نمی پوشانند.

سردبیر روزنامه «پراودا» می افزاید: در واقع باید گفت که ایرانیان با ملل عربی دارای تفاوت های آشکاری هستند. در رستوران یک هتل پنج ستاره که محل اقامت هیأت روزنامه نگاران اوکراینی در ایران بود، شاهد یک اتفاق جالبی بودم. یک شیخ سعودی همراه با سه زن که از سر تا پا لباس سیاه داشتند و تنها چشم های آنها دیده می شود، وارد این رستوران شدند. شیخ عربستانی به غذاهایی که روی میز چیده شده بود، نگاهی انداخت و به غذاهای مورد علاقه اش با انگشت اشاره کرد و سپس پشت یکی از میزها نشست و زن ها به نوبه خود، همه غذاهای برگزیده توسط وی را برای همسر خود آوردند. پس از پایان کار، این مرد عربستانی نوبت به زنان رسید که مشغول خوردن شوند.

اما در جامعه ایرانی، چنین رفتاری با زنان غیر ممکن است. اینکه زنان در ایران باید روسری بپوشند انکارناشدنی است ولی یک زن ایرانی هیچ گاه حاضر نخواهد شد برای شوهر خود نقش کلفت را همانند عربستان ایفا کند.

ناگفته نماند که داشتن بیش از یک زن در ایران اتفاق بسیار نادری است.

درباره غذاهای سنتی ایران، باید گفت که تا به حال برنج و کباب به این خوشمزگی نخورده بودم و به نظر من بعید می دانم که در کشورهای دیگر چنین برنج و کبابی درست کنند. هیأت ما همچنین در ایران ماست گازدار (که در استکان های بزرگ با نی می فروشند) و هویج بسنتی (که مورد محبوبیت ویژه ایرانیان است) را امتحان کرد. نکته جالب این است که در ایران خیار جز میوه جات به شمار می رود و آن را همراه با سیب، پرتغال و موز در یک سینی بزرگ به میهمانان تعارف می کنند.

پس از سفر به این ایران و آشنا شدن با ملت ایرانی، باید اذعان داشت که نظر ایرانیان نسبت به مردم اوکراین بسیار مثبت است. تلویزیون ایران هم برای مردم خود گزارش هایی درباره اوکراین و رئیس جمهور ما تهیه می کند و چنین علاقه ای به کشور ما از طرف ایران تعجب آور نیست، زیرا در واقع مواضع اصلی هر دو کشور در صحنه بین المللی شباهت های فراوانی دارد.

همچنین باید گفت که رفتار ایرانیان با هیأت ما بسیار خوب بود و بیشتر آنها به محض شنیدن اینکه ما از اوکراین آمدیم، به ما اجازه می دادند حتی در آن جا هایی که برای دیگران ممنوع بود، فیلم و عکس برداری انجام دهیم. برای نمونه، ایرانیان موقعی که نمایندگان سایر ادیان از مساجد آنها و به ویژه از مکان مقدسی مثل آرامگاه امام خمینی(ره) بازدید می کنند، ناراضی می شوند، اما برای هیأت ما باز هم استثنا قایل شدند.

وی در بخش دیگری می نویسد: در واقع تحلیلگران و کارشناسان در مسائل سیاسی، 80 درصد اطمینان دارند که ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران عملیات نظامی را آغاز خواهد کرد. البته درک اینکه این کارشناسان با چه روشی و بر پایه کدام استدلالاتی به چنین نتیجه ای رسیده اند، دشوار است، ولی آنها بر این باورند که همه نشانه های بروز چنین جنگی وجود دارد.

ایران از یک طرف ساخت موشک های رادار گریز را در برنامه دارد و ایالات متحده به نوبه خود در عراق به بهانه مبارزه با گروه های تروریستی در مرزهای «محور شرارت جدید» مشغول متمرکز کردن نیروهای خود که از سال 2003 (پایان جنگ با صدام حسین) سابقه نداشته، است.

اما باید گفت که ایرانیان به چنین احتمالی باور ندارند و با لبخند می گویند که برای تدارک و آغاز کردن یک جنگ، چنین مدت طویلی ضرورت ندارد.

این روزنامه نگار با سابقه اوکراینی اضافه می کند: ایران کشوری است که بهتر است یک بار با سفر به آنجا با چشمان خود دید و از صد بار شنیدن تعریف دیگران بهتر است. با رسیدن هیأت ما به ایران معلوم شد که همه تصورات قبلی من در باره این کشور اشتباه بوده است.

قابل ذکر است که یکی از همین تصورات اشتباه در همان مسیر پروازی به ایران از بین رفت. به دلیل اینکه هواپیمای ما متعلق به یک شرکت ایرانی بود، کارشناسان اوکراینی ما که با اینترنت با ایران آشنایی دارند و به ما هشدار می دادند که هواپیماهای ایرانی به بخش مردان و زنان تقسیم می شود و به محض وارد شدن به هواپیما، شما مجبور خواهید شد قوانین این کشور را رعایت کنید. با در نظر گرفتن چنین توصیه هایی، من یک لباس بسیار بلند و همچنین یک روسری (حجاب) را به عنوان لباس اصلی برای این سفر انتخاب کردم.

 درباره پوشیدن چادر به من توضیح دادند که چنین نوع لباسی را امروزه در خیابان های ایران کمتر می پوشند و در اداره های دولتی و مساجد از آن استفاده می شود و همان طوری که بعدا خودم دیدم، در خیابان های ایران دخترهای جوان ایرانی تنها به یک روسری سبک و معمولی بسنده می کنند. به محض سوار شدن ما به هواپیما من متوجه شدم که همه نگرانی های من درباره وضع لباس زنانه بی مورد بوده و زنان و مردان هم با هم نشسته بودند و در ضمن لباس تمام زن ها در هواپیما به جز مهماندارانی که شلوار و ژاکت پوشیده بودند، معمولی بود.

خانم «یاسنوپولسکایا» در ادامه می نویسد: تصور من در باره بسته بودن محیط و جامعه ایران از جمله تصورات اشتباهی بود که با ورود من به این کشور محو شد و در واقع، مضمون تبلیغات خیابانی در تهران به شکل بیل بردهای بزرگ حاوی تبلیغ محصولات شرکت های عمده ژاپن، چین، ترکیه، کره جنوبی، فرانسه، لهستان و حتی محصولات شرکت های آمریکایی همچون «هلوت پاکارد» و «مایکروسافت» باعث از بین رفتن چنین تصوری شد.

نکته مهم این که ایران از لحاظ ترویج استفاده از رایانه ها دارای پیشرفت چشمگیری است و به ویژه برای کاربران فارسی زبان برنامه های رایانه ای به زبان فارسی وجود دارد. قیمت رایانه و سخت افزارها در تهران، تقریبا برابر قیمت ها در کی یف است. اینترنت همچنین رواج زیادی پیدا کرده است و شهر تهران پر از کافی نت هایی است که جوانان در آنها ساعات ها می نشینند. در ایران در زمینه استفاده از اینترنت تقریبا هیچ محدودیتی وجود ندارد؛ هرچند شرکت های ویژه خدمات اینترنتی دسترسی به بعضی از سایت ها (در بیشتر موارد سایت های مستهجن) را محدود می کنند، با داشتن برنامه های مخصوص می شود از این محدودیت ها هم عبور کرد.

سردبیر روزنامه «پراودا» می افزاید: سینما نشانگر تحولات در ایران است؛ هرچند در نخستین روزهای پس از انقلاب، سینما های ایران آتش گرفتند و فیلم های خارجی با ممنوعیت پخش مواجه شدند ـ با گذشت زمان پخش فیلم های خارجی با سانسور آزاد شد ـ و کارگردانان می بایست در چهارچوب قوانین سختگیرانه اسلام کار می کردند. اما در سال های اخیر سینمای ایران دچار تحولات بنیادین شده و هم اکنون کارگردانان زن ایرانی فعال هستند. در واقع می شود گفت که در ایران امروزی، یک نسل کارگردانان هم وجود دارد که مشغول شکل دهی دیدگاه جدید نسبت به زندگی و هنر است و این کارگردانان آزادی بیان، حقوق زنان و همچنین جداسازی دین از سیاست را دنبال می کنند.

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هم فعالیت رسانه ای خود را به 32 زبان دنیا (از انگلیسی و چینی گرفته تا زبان اوکراینی ...) دنبال می‌کند. ما همچنین از بخش روسی و اوکراینی رادیو ملی ایران بازدید کرده و مصاحبه کردیم. در این مصاحبه، یافته های خبرنگاران اوکراینی درباره ایران، موضوع اصلی گفت وگوی ما بود و من اعتراف کردم که همچنان در حالت یک شوک فرهنگی به سر می برم، زیرا بیشتر آن چیزهایی که من با چشم خودم دیدم، هیچ مطابقتی با تصورات پیشین من نداشته است.

به گفته مترجم ما خانم زینب (که در واقع از تاتارهای کریمه، شهروند اوکراین و دختر بسیار باهوشی است) زنان ایرانی به طور میانگین در سن 22 ـ 23 سال ازدواج می کنند و مردان به نوبه خود، تنها در سنی نزدیک به سی سال به فکر تشکیل خانواده می افتند. بنا بر قوانین شرعی، مرد حق دارد چهار تا زن داشته باشد و او در عین حال موظف است برای همسران خود شرایط و توجه برابر و همچنین خانه جداگانه را فراهم آورد.

او به ما گفت، بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، آیت الله خمینی (ره) پیش از انقلاب در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران غربی درباره وفادار ماندن به رسم داشتن چند زن در دولت اسلامی آینده، پاسخ داد که تنها یک زن دارد و به نظر او یک زن برای مرد کافی است.

گفتنی است که بیشتر ایرانیان تلاش می کنند خلاف نصیحت رهبر خود عمل نکنند.

در این کشور، در زمینه روابط بین زن و مرد در جامعه ضوابط مشخصی وجود دارد. در ایران گرفتن دست های همدیگر و همچنین ابراز احساسات به هر نحو، ممنوع است. پس از پایان دیدار رسمی، زن نمی تواند دست بدهد و اگر شما برای ابراز موفقیت و خوشحالی انگشت شصت خود را به یک ایرانی نشان دهید ـ در اوکراین چنین ژستی بسیار عادی و مثبت است ـ او بسیار تعجب می‌کند، زیرا در فرهنگ ایرانی نشان دادن انگشت شصت دقیقا دارای معنی برعکسی است.

خانم روزنامه نگار اوکراینی در ادامه می آورد: برابر سالشمار ایران، سال نو ایرانیان 21 مارس آغاز می‌شود. باید گفت که در دیدار ما از ایران، ایرانیان مشغول تدارکات برای برگزاری جشن نوروز بودند و بدین منظور از مغازه ها خرید می کردند. در ضمن روزهای تعطیل در ایران پنجشنبه و جمعه است.

درباره پایتخت کشور باید گفت، تهران شهری نسبتا جدید است و تنها 250 سال قدمت دارد. در عین حال، شهر اصفهان شهری قدیمی و دارای قدمت تاریخی است و در طول قرن ها محل استقرار شاهان ایران بوده است. به نظر من اصفهان جزو زیباترین شهرهای دنیاست. پایتخت کنونی ایران به طور شفاهی و عرفی به سه قسمت تقسیم می‌شود: جنوب تهران، مرکز تجاری و اداری پایتخت است و همچنین افراد کم درآمد در همین قسمت شهر زندگی می‌کنند. مرکز تهران، مرکز دانشجویی شهر با ده‌ها دانشگاه و موسسات آموزشی و همچنین محل سکونت اقشار متوسط جامعه ایرانی بوده و شمال تهران با دیگر بخشهای شهر تفاوت آشکاری دارد. مناطق شمالی تهران که در دامنه کوه واقع است، جای استقرار اقشار پولدار این شهر به شمار می رود. هوا در اینجا به مراتب تمیزتر و خنکتر از دیگر مناطق تهران است.

مشروبات الکلی در ایران یک بحث جداگانه ای است و تنها کسانی که در ایران حق تولید و مصرف مشروبات الکلی را دارند، ارمنی ها هستند. فروش یا تعارف کردن مشروبات الکلی به مسلمانان اکیدا ممنوع است. قوانین ایران درباره مواد مخدر هم بسیار سختگیرانه است و حتی به جرم توزیع مواد مخدر به اعدام محکوم می کنند و این امر تهدیدی خالی از واقعیت نیست.

با توجه به سطح نسبتا بالای زندگی مردم، ایران همچنان کشوری نسبتا ارزان است. مواد غذایی و خدمات در اینجا گران نیستند، گرچه شهروندان به دلایل مالی نمی توانند از همه آنان بهرمند شوند. به طور مثال حقوق بازنشستگی در ایران در حدود 200 تا 300 دلار است، اما بخش عمده ای از این پول برای پرداخت پول آب و برق و گاز و دیگر خدمات مسکونی اختصاص می یابد. حقوق یک کارگر معمولی در ایران با حقوق بازنشستگی تقریبا برابر است. در عین حال، گفتنی است که حقوق پزشکان ایران از 1000 دلار به بالا و حقوق یک استاد دانشگاه در ایران در حدود 1500 دلار می باشد.

تقریبا تمام جوانان در ایران تلاش می کنند در دانشگاه های دولتی ایران ـ مشابه زمان شوروی ـ تحصیلات عالی را کسب نمایند. تحصیلات متوسط در ایران رایگان و اجباری است، اما در ایران مدارس و دبیرستان های معبتری نیز وجود دارند که مستلزم پرداخت هزینه هستند. دانشجویان ایرانی در کنار دانشگاه های دولتی و رایگان، می توانند در دانشگاه های آزاد درس بخوانند. همچنین قابل ذکر است کودکان با استعداد در ایران مورد حمایت ویژه دولت قرار می گیرند.

در ایران کمیته «امداد» که در نخستین روزهای پس از انقلاب تاسیس شد، فعالیت دارد و به ارایه خدماتی چون تامین مواد غذایی، لباس، حمایت تحصیلی و ایجاد اشتغال برای خانواده های فقیر می پردازد. کمیته «امداد» که حامی مالی اصلی آن دولت است، سالانه به 2000 خانواده کمک های لازم را ارایه می دهد. در خیابانهای سراسر ایران جعبه های زرد و آبی متعلق به کمیته به چشم می خورند و همه علاقه‌مندان می توانند از طریق انداختن پول به این جعبه ها، به نیازمندان کمک کنند. گفتنی است که فعالیت کمیته «امداد» همچنین به کشورهایی همچون افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و حتی ونزوئلا نیز گسترش می یابد.

جوانان ایران نه تنها مشغول تحصیل هستند، بلکه تعدادی از جوانان زبان انگلیسی را یاد می گیرند، ریش های خودشان را کوتاه می کنند و به انتقاد از عملکرد دولت می پردازند. همراهان ایرانی به ما توضیح دادند که چنین امری در واقع توسعه کشور را نشان می دهد و کاری نمی شود کرد.

بسیاری از رسانه‌های غربی تلاش می کنند وقایع کنونی در ایران را به عنوان بروز یک «انقلاب رنگی» جدید جلوه دهند. اما ناگفته نماند که معنی اصلی «انقلاب رنگی» همانا دخالت تعیین کننده و سرنوشت‌ساز از بیرون در امور داخلی یک کشور است. ولی درباره ایران باید گفت که این کشور دارای بیشنرین استقلال بوده و دخالت کردن در امور داخلی ایران امری بسیار دشوار است. حتی اگر به فرض اینکه در داخل ایران انقلاب یا شورش یا کودتایی صورت گیرد، صرفا جنبه داخلی خواهد داشت و تنها کاری که می تواند از دست غرب بر آید، وارونه جلوه دادن واقعیت ایران می باشد.

وی در پایان اضافه می کند، در طول 32 سال از تاریخ انقلاب اسلامی، در ایران آزمایش منحصر به فردی به شکل حکومت دینی توام با دموکراسی مستقل اسلامی جریان دارد که به نوبه خود سیاست جهانی را از بعد تجربیات بسیار غنی می سازد. در واقع ایرانیان برای تشکیل حکومت و دولت خود هم به تجربیات سیاسی دیگر کشورها و از جمله کشورهای غربی و هم به تجربیات سیاسی و منحصر به فرد خود که از مذهب تشیع سرچشمه گرفته متوسل می شوند. البته قضاوت کردن در مورد میزان موفقیت و پایبند بودن به چنین مدلی از حکومت هنوز زود است.

حکومت اسلامی در ایران با سایر حکومت های بی دین لیبرال دارای تفاوت های آشکاری است و اینکه در ایران محدودیت هایی بر اساس قوانین شرعی در سطح سیاسی و اجتماعی وجود دارد غیر قابل انکار است اما در عین حال حتی در زمان حکومت امام خمینی(ره) و جنگ ایران و عراق، انتخابات شفاف و رقابت پذیر در ایران برگزار می شده است. در ده تا پانزده سال اخیر در ایران، دموکراسی پیشرفته و مدرن برقرار شده است و گر چه این دموکراسی آمیخته با اسلام باشد، اما با شرایط زندگی معاصر ایران مطابقت دارد.

البته چنین موضوعی نیازمند گفت‌وگو و بررسی جداگانه‌ای است و علاوه بر این، من نمی توانم همه مشاهدات خود از سفر به ایران را صرفا در یک مقاله شرح دهم و تنها می‌توانم برای جمهوری اسلامی ایران سربلندی، پیروز شدن بر مشکلات و حفظ هویت اصیل خود را آرزو نمایم.